Blog . Profile . Archive . Email  


گيتار شكسته

دل سوختن؟ رسم عاشقی اين نيست که تک و تنها بسوزی و ديگر نمانی، ... کاش می دانستيم که زودتر از ما، عشق ماست که برای دوری ما می سوزد و می سازد... کاش می فهميديم که قدر بودن، قدر عاشقی، قدر عشق چيست و چقدر است، کاش بيراه نمی رفتيم و می مانديم چون روز اول، عاشق، عاشق، ...

بازی با کلمات قشنگ است، بازيگری حرفه ای می خواهد، اما، قسم ، که حقيقت عشق، وجود هرگونه بازی و بازيسازی را بی نياز از دروغ و نيرنگ می سازد...

نمی دانم! بلد نيستم! من نمی دانم دل سوختن برای چيست؟ مرا سوختنی نباشد جز برای عشقم، برای او، برای بودن با او و دور ماندن از او، می سوزم، آری، اما نه به درد اين بازيگر قهار و خوشرنگ زندگی، نه به سختی و دل تنگی نمادين اين دنيای پوشالي...

آری می سوزم، از درد دور بودن و عاشقی، از غم اشک و سردی، می سوزم، اما نمی دانم چرا؟ ... خودی برايم ديگر نمانده است، نمی خواهم، خودی را که ز عشقم دور می سازد نمی خواهم، می سوزانمش، آری، می سوزانمش هر دل و هر نگاهی که مرا دور سازد از عشقم،

و می بوسم، می بويم، می جويم دلی را، دستی را، سخنی را، نگاهی را، هر نسيم و بادی را که وجودم را به او و عشقم نزديک سازد،

من بنده عشقم، بنده عاشقی...

نوشته شده در شنبه 10 فروردين 1392برچسب:,ساعت 17:30 توسط کیانا | |

 


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:1 توسط کیانا | |


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:,ساعت 20:6 توسط کیانا | |

نوشته شده در چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:,ساعت 22:33 توسط کیانا | |

1.گام دو ماژور در دو اکتاو

2. گام لامینور هارمونیک در دو اکتاو

3. گام لامینور هارمونیک در سه اوکتاو

4. گام لامینور ملودیک در دو اکتاو

5. گام لامینور ملودیک در سه اکتاو

6. گام سل ماژور در دو اکتاو

7. گام سل ماژور در سه اکتاو

8.گام سل ماژور هفت ( G7)

9. گام می مینور تئوریک در دو اکتاو

10. گام می مینور تئوریک در سه اکتاو

11.گام می مینور هارمونیک در دو اکتاو

 

نوشته شده در جمعه 21 مهر 1391برچسب:,ساعت 20:4 توسط کیانا | |

شمع های ماشینم سوخته ، رفتم تعمیرگاه .... میپرسه عوضشون کنم ؟

پ ن پ فوتشون کن تا صد سال زنده باشی ....

ماشین و پارک کردم شمارمو گذاشتم زیر برف پاک کن ، زنگ زده میگه پراید مال شماست ؟

میگم پ ن پ بی ام و بقلی مال منه ، شمارمو گذاشتم رو پراید ریا نشه >

یه جوش اندازه گلابی روی دماغم زده ، دوستم دیده میگه جوشه ؟

پ ن پ قسمتهای مهم و تو صورتم علامت زدم تو امتحان میاد >>>

رفتم حموم داد زدم میگم این آب چرا سرده ؟؟؟ بابام میگه داری دوش میگیری ؟

پ ن پ دارم تمرین های دوره غواصی رو تو تشت دوره میکنم ...

نوشته شده در پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:,ساعت 19:31 توسط کیانا | |


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 24 شهريور 1391برچسب:,ساعت 22:15 توسط کیانا | |

 

 

شادمهر متولد 11/7/1351 ملقب به سلطان پاپ - بچه خيابان هاشمي تهران - اصليت طالقاني - فرزند آخر خانواده پدرش و برادرانش را در جنگ تحميلي از دست داد - در شرايط سخت مالي بزرگ شد - گيتار زدن را از حركات دست گيتاريست ها ياد گرفت - فوق ليسانس ازهنرستان موسيقي تا 24 سالگي به خواننده شدن فكر نميكرد .بي علاقه به موسيقي اصيل و سنتي - اغلب ساعات روز را در اتاق كوچكش به تمرين موسيقي ميپرداخت - براي تماشاي كليپ هاي خارجي بيتابي ميكرد - رفت و آمد هاي مدام به صدا و سيما براي كار در تلويزيون در سالهاي 72و73 اواسط سال 75 چند آهنگ غير مجاز را در زيرزمين هاي كرج خواند - متنفر از تجملات " ويلون را خودش ياد گرفت و استاد سوت زدن هست.

انتخاب آهنگ جدید شادمهر

در گیر رویای توام ؛ من و دوباره خواب کن دنیا اگه تنهام گذاشت تو من و انتخاب کن دلت از آرزوی من انگار بی خبر نبود حتی تو تصمیمای من چشمات بی اثر نبود ... خواستم بهت چیزی نگم تا با چشام خواهش کنم درا رو بستم روت تا احساس آرامش کنم . باور نمی کنم ولی انگار غرور من شکست اگه دلت میخواد بری اصرار من بی فایده است . هر کاری میکنه دلم تا بغضم و ÷نهون کنه چی میتونه فکر تو رو از سر من بیرون کنه یا داغ رو دلم بزار یا که از عشقت کم نکن تمام تو سهم منه یکم قانعم نکن . خواستم بهت چیزی نگم تا با چشام خواهش کنم درا رو بستم روت تا احساس آرامش کنم .باور نمی کنم ولی انگار غرور من شکست اگه دلت میخواد بری اصرار من بی فایده است .....

 

نوشته شده در جمعه 13 مرداد 1391برچسب:,ساعت 12:5 توسط کیانا | |

 


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 16 تير 1391برچسب:,ساعت 11:41 توسط کیانا | |

 

 
نام کامل:نانسی نبیل عجرم

شهرت:نانسی عجرم

محل تولد:الشرفیه/لبنان

تاریخ تولد:may 16th 1983


هیچکسی نیست که بگه من از نانسی بدم میاد!اگه هم دوسش نداشته باشه بدشم نمیاد!


نانسی از سن ۱۲ سالگی کار خود را با پخش آهنگ هاش از کانال نجوم المشتکبل به کمک مادر بزرگ خود که اودیت عجرم نام دارد و خود از خوانندگان پیشکسوت هستش شروع کرد!

اولین آلبوم نانسی به نام محتجالک در سال ۱۹۹۸بیرون آمد .


نانسی دارای یک برادر و یک خواهر به نام نادین هستش که به گفته خودش بهترین دوست اوست!برای علاقه مندان به نانسی باید بگم که قد نانسی ۱۶۸ cm و وزن او ۵۰ kg هست.نام پدر نانسی نبیل عجرم و نام مادرش ریواندا عجرم نام دارد.

نانسی ساکن شهر شیلانه در لبنان هست.

نانسی عاشق شکلات و شیرینی و کارتون تام و جری هست!و همانطور که میدونید نانسی با کمپانی کوکاکولا همکاری دارد.

و بالاخره بخاطر این همه محاسن خوبی که نانسی داره به اون لغب سیندرلا را داده اند.

و آخرین خبر از نانسی اینکه نانسی اینروزها حسابی مشغول هست!چون در حال بازی در یک فیلم هست به نام احبک آه .و اینکه در حال تدارک آلبوم جدیدش هست به اسم لون سمحک.و بازم اینکه قرار داد جدیدی با یک شرکت شامپو بسته که کار تبلیغات این شرکت را به عهده دارد.

نانسی نبیل عجرم که دختری بسیار زیباست در 16 می 1983 در لبنان به دنیا امد و با خانواده اش زندگی میکند او یک خواهر ویک برادر دارد زمانی که او بچه بود بسیار زیرک به نظر میرسید ودر سن چهار سالگی بود که در خودش احساس خوانندگی را پیدا کرد و با سختی و صدایی نازک ولطیف در تلوزیون و رادیو به همراه والدینش رفت. نانسی در سنی که فقط هشت سال داشت وقتی شروع به خوانندگی کرد که در مسافرت بود ومادربزگش به او گفت که تو صدای خوبی داری.
 

نوشته شده در چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:,ساعت 20:23 توسط کیانا | |

 

اگر نمیتوانی به کسی امید بدهی ٬ نا امیدش نکن

اگر شنونده خوبی هستی ٬ راز دار خوبی هم باش

اگر نمیتوانی زخمی را مرحم بکشی ٬ نمک هم نباش

اگر خواستی کسی را سیر کنی ماهی بهش نده ٬ ماهیگیری یادش بده . . .

همیشه سعی کن عاشق کسی بهتر از خودت باش

تا با تو زندگی کنه ٬ نه بازی

چه خوب بود همه ادم ها میفهمیدند ٬ قبل از اینکه فسیل شوند به هم محبت کنند

 

 

 

 

 

نوشته شده در چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:,ساعت 17:50 توسط کیانا | |

 

آندره سگوویای اسپانیائی که بین سالهای 1893  تا 1987 زندگی  کرد , بی تردید یکی از بزرگترین نوازندگان  و از برجسته ترین معلمین گیتار دنیا بود.

سال 1920 میلا دی , مانوئل  د فا یا  به  پیشنهاد سگوویا  قطعه( Hommage a Debussy )  را برای  گیتار نوشت.

مورنو توروبا( اسپا نیا ) , یو آخین تورینا( اسپا نیا ) , یوآخین رودریگو( اسپا نیا)  مانوئل پونس( مکزیک)  و  تدسکو( ایتالیا)  تحت تا ثیر سگوویا قطعاتی برای گیتار نوشتند.

سگوویا گیتار را از نظر زیبا ئی در نوازندگی , تکنیک و تن  به عالی ترین مرز ممکن رساند. او در همه جای دنیا گیتار نواخت  واین  ساز را به جها ن معرفی  کرد.

سگوویا آثار ارزنده  بزرگترین آهنگسازا ن  دنیا ما نند هند ل , شوما ن ,  برا مس , آ لبنیز , تانسمان  و دیگران را به زیبائی برای گیتار تنظیم  کرد.

سال  1929 هکتور ویلا لوبوس 12   ا تود برای  گیتار نوشت  و آن را به سگوویا  تقدیم کرد.

 

نوشته شده در پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:,ساعت 20:51 توسط کیانا | |


ادامه مطلب
نوشته شده در سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:,ساعت 22:2 توسط کیانا | |

دنيا را بغل گرفتيم گفتند امن است هيچ کاري با ما ندارد

خوابمان برد بيدار شديم ديديم آبستن تمام دردها يش شده ايم

====================


*اينجا در دنياي من گرگ ها هم افسردگي مفرط گرفته اند*
*ديگر گوسفند نمي درند*
*به ني چوپان دل مي سپارند و گريه مي کنند...

===================


*مي داني … !؟ به رويت نياوردم … ! *
* از همان زماني که جاي ” تو ” به ” من ” گفتي : ” شما ” *
*فهميدم *
*پاي ” او ” در ميان است …

====================

اجازه … ! اشک سه حرف ندارد … ، اشک خيلي حرف دارد!

====================


*مي خواهم برگردم به روزهاي کودکي آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .*
* عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه ميشد *
*بالاترين نــقطه ى زمين، شــانه هاي پـدر بــود … *
*بدتـرين دشمنانم، خواهر و برادر هاي خودم بودند . *
*تنــها دردم، زانو هاي زخمـي ام بودند. *
*تنـها چيزي که ميشکست، اسباب بـازيهايم بـود *
*و معناي خداحافـظ، تا فردا بود…!*

====================


*اين روزها به جاي” شرافت” از انسان ها *
* فقط” شر” و ” آفت” مي بيني !

====================


*راســــــتي،
دروغ گـــــفتن را نيــــــــز، خـــــــــوب ياد گـــرفتــه ام…!
“حــــال مـــن خـــــــوب اســت” … خــــــوبِ خــــوب

====================


*مي‌دوني”بهشت” کجاست ؟ *
*يه فضـاي ِ چند وجب در چند وجب ! *
*بين ِ بازوهاي ِ کسي که دوسـتش داري

===================


*وقتي کسي اندازت نيست *
* دست بـه اندازه ي خودت نزن…*
====================


*اين روزها “بــي” در دنياي من غوغا ميکند!
بــي‌کس ، بــي‌مار ، بــي‌زار ، بــي‌چاره بــي‌تاب ، بــي‌دار ، بــي‌يار ،
بــي‌دل ، بـي‌ريخت،بــي‌صدا ، بــي‌جان ، بــي‌نوا*
*بــي‌حس ، بــي‌عقل ، بــي‌خبر ، بـي‌نشان ، بــي‌بال ، بــي‌وفا ، بــي‌کلام
،بــي‌جواب ، بــي‌شمار ، بــي‌نفس ، بــي‌هوا ، بــي‌خود،بــي‌داد ، بــي‌روح
، بــي‌هدف ، بــي‌راه ، بــي‌همزبان *
*بــي‌تو بــي‌تو بــي‌تو

======================


*ماندن به پاي کسي که دوستش داري *
* قشنگ ترين اسارت زندگي است

===================


*مي کوشم غــــم هايم را غـــرق کنم اما*
* بي شرف ها ياد گرفته اند شــنا کنند …*
===================


مي داني
يک وقت هايي بايد
روي يک تکه کاغذ بنويسي
تـعطيــل است
و بچسباني پشت شيشه ي افـکارت
بايد به خودت استراحت بدهي
دراز بکشي
دست هايت را زير سرت بگذاري
به آسمان خيره شوي
و بي خيال ســوت بزني
در دلـت بخنــدي به تمام افـکاري که
پشت شيشه ي ذهنت صف کشيده اند
آن وقت با خودت بگويـي
بگذار منتـظـر بمانند

==============


*مگه اشک چقدر وزن داره…؟ *
*که با جاري شدنش ، اينقدر سبک مي شيم

نوشته شده در دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 20:3 توسط کیانا | |

Classic Music / Art Music

عبارت موسیقی کلاسیک به طور عام به مجموعه عظیمی از سبک ها و فرم های مختلف اما در ارتباط با هم اشاره دارد. موسیقی کلاسیک در حالت کلی خود تنها به معنای موسیقی کلاسیک اروپایی می باشد.
از موسیقی کلاسیک نمی توان تعریف دقیقی ارئه کرد، اما به طور خلاصه باید گفت آثار این سبک همگی توسط موسیقیدانانی خلق می شود که به طور ویژه و بسیار تخصصی در ارتباط با علم موسیقی آموزش دیده اند. اثر موسیقی کلاسیک همگی بر اساس قواعد علمی موسیقی پدید می آیند.

Jazz
 

Jazz فرم ویژه ای در موسیقی است که ریشه اصلی آن به سبک های Folk Blues و Regtime و موسیقی اروپایی باز می گردد. این سبک را می توان اولین فرم هنری مهمی دانست که در ایالات متحده پا به عرصه وجود گذاشت. این موسیقی از زمان پیدایش خود در اوایل قرن بیستم تا امروز شاهد پیشرفا های چشمگیری بوده است و سبک های بسیاری چون Bop, Cool Jazz, Jazz Fusion Bebop, Hard و ... از آن منشعب گشته اند.

Blues
 

Blues سبکی آوازی و سازی است که ریشه آن به اجتماعات آفریقایی آمریکایی در ایالات متحده باز می گردد. منشا اصلی این موسیقی به مراسم مذهبی در آفریقا، ترانه های کارگران سیاه پوست و دیگر عناصری باز می گردد که همگی ریشه در مناطق غربی قاره آفریقا دارند. این سبک بیشتر تاثیر را بر سبک های جدیدی که امروزه به عنوان Pop Music در آمریکا و اروپا شناخته می شوند داشته است.

Rhythm And Blues

Rhythm And Blues نامی برای موسیقی های عامه پسند سیاهپوستان بود. به کار بردن عبارت B&R در واقع اشاره به شاخه ای از موسیقی Pop دارد که در فاصله سال های 1940تا 1960 در اوج محبوبیت بود. این موسیقی نه Jazz بود و نه Blues و بسیار سبکتر از سبک های قبلی اجرا می شد. در اوایل دها 1950 این موسیقی به موفقیت بسیاری چخ در میان سیاه پوستان و چه در بین سفید پوستان دست یافت.

Country Music

Country Music در واقع همان موسیقی محلی است که به شکل ساده به بیان سنت ها و عواطف می پردازد. موسیقی کانتری سبکی بسیار ساده می باشد و موضوعات، ملودی و اشعار آن شباهت هایی نیز با موسیقی Blues دارد. اکثر ترانه های این سبک بر اساس چند آکورد ساده و یک ملودی خطی ساده می باشند. این شکل از Style های بسیار متفاوتی گشته است.

Hip Hop / Rap / Rapcore

 

Electronica

Rock / Roch & Roll

New Age

New Age سبکی در موسیقی است که تاکید بسیار زیادی بر بیان عواطف و اخساسات درونی دارد. این موسیقی معمولا از درون مایه آرام و آرامش بخش برخوردار است. آنجه در این آثار بسیار شاخص می باشد نوعی تاکید ویژه بر معنویت و مسائل روحی است. حتی برخی از آثار این سبک را می توان در مواردی چون موسیقی درمانی نیز به کار برد. موسیقی دان های این سبک معمولا از دانش و توانایی بسیاری بر خوردار هستند و به خوبی می توانند شنوندگان را جذب آثار خود کنند.
 

 

Pop
 

 

تعریف برای موسیقی پاپ بسیار است، ولی آن چه که بهترین تعریف می تواند باشد، "موسیقی بر گرفته از بطن جامعه و دل مردم" است. ویژگی شاخص موسیقی پاپ، درون مایه پر از نشاط و شادی و جنبه آرامش بخش آن است. زیرا می دانیم که همه مردم در یک سطح نیستند اما وقتی قرار است قطعه ای با عنوان پاپ ساخته شود و برای آنکه بتوان آنرا پاپ نامید، باید نوعی باشد که ضمن شادی آور بودن آن و یا حتی اگر غمگین باشد، باید بر گرفته از بطن اجتماع و دل مردم باشد تا وقتی که متن قطعه آن به صورت موسیقی به گوش مردم می رسد به آنها احساس شادی و یا اگر غمگین هستند مایه تسکین و امیدواری و دل داری آنها باشد.
 
 

نوشته شده در سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 19:40 توسط کیانا | |


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 12:9 توسط کیانا | |

اس ام اس عاشقانه سری 2

 

نه گل خواهد ز بوستان ها جدائی ، نه دل دارد خیال بی وفائی

ولیکن چرخش چرخ ستمگر زند بر هم رسوم آشنائی . . .

 

غم زمانه خورم یا فراغ یار کشم ؟ به طاقتی که ندارم کدام بار کشم . . . ؟


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:,ساعت 20:7 توسط کیانا | |

ريكي*مارتين در بيست*وچهارم دسامبر سال 1971 در سن*جوئن، پرتوريکو متولد شد و در همان جا تحصيل كرد. در سنين كودكي در نمايش*هاي مدرسه شركت مي*كرد و در گروه كُر آواز مي*خواند. زماني كه شش ساله بود شروع به اجراي نقش در آگهي*هاي بازرگاني تلويزيون كرد و مدت كوتاهي پس از آن درس*هاي بازيگري و آواز حرفه*اي را فرا گرفت كه راه را براي اجرا در منودو هموار كرد و بعد از ياد گرفتن درسهاي ابتدايي موسيقي و تأثيرات اوليه و غيرمعمول از ديويد*بويي و چيپ تريك باعث شد كه مادر ريكي، او و برادرانش را به كنسرت سلياكروز ببرد واين اتفاق تأثير عميقي بر وي گذاشت. او اين حادثه را با لبخندي به ياد مي*آورد: «يك روز مادرم از موسيقي راك خسته شد و گفت: من ديگر نمي*توانم تحمل كنم. گوش*هاي ما را پيچاند و ما را به كنسرت سلياكروز برد كه حقيقتاً روي من تأثير گذاشت». ريكي اكنون مي*گويد: من به همه چيز گوش مي*كنم من مثل يك اسفنج هستم و در اين دورة پر از خلاقيت احساس مي*كنم كه بايد رها باشم.
در سال 1984 وقتي كه دوازده ساله بود به طور رسمي عضو منودو ـ يك گروه پاپ محلي ـ شد و براي پنج سال رهبري خوانندگي گروه را بر عهده داشت و به افراد گروه كمك كرد تا تبديل به چهره*هاي جهاني شوند و با وجود اينكه در اين پنج سال روند فرسايشي را در ثبت آثار سفرهاي خود داشت، به يك باره در سال 1989 رشد غيرمنتظره**اي در منودو كرد و در همان زمان بود كه منودو به اوج موفقيتش رسيد.


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 29 فروردين 1391برچسب:,ساعت 22:8 توسط کیانا | |

دعایت میکنم عاشق شوی روزی

بفهمی زندگی بی عشق نا زیباست

دعایت میکنم با این نگاه خسته گاهی مهربان باشی

به لبخندی تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی

بیابی کهکشان را درون آسمان تیره شب ها

بخوانی نغمه ای با مهر

دعایت میکنم در آسمان سینه ات

خورشید مهری رخ بتاباند

دعایت میکنم وقتی به دریا می رسی

با موج های آبی دریا به رقص آیی

و از جنگل تو درس سبزی و رویش بیاموزی

بسان قاصدک ها با پیامی نور امیدی بتابانی

لباس مهربانی بر تن عریان مسکینی بپوشانی

دعایت می کنم یک شب تو راه خانه خود گم کنی

با دل بکوبی کوبه مهمانسرای خالق خود را

دعایت می کنم روزی بفهمی با خدا

تنها به قدر یک رگ گردن و حتی کمتر از آن فاصله داری

دعایت میکنم روزی بفهمی

گرچه دوری از خدا اما خدایت با تو نزدیک است

دعایت میکنم روزی بفهمی ای مسافر رفتنی هستی

ببندی کوله بارت را

تو را در لحظه های روشنی با او

دعایت می کنم ای مهربان همراه

تو هم ای خوب من

گاهی دعایم کن ...

نوشته شده در جمعه 25 فروردين 1391برچسب:,ساعت 11:51 توسط کیانا | |

فرزند عزیزم:

آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی،
اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم ویا نتوانستم لباسهایم را بپوشم
اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده بــود
صبور باش و درکم کن
یـــاد  بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت عوض کنم و
برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریفنمایم
...
وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن
وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم،با تمسخر به من
ننگروجوابم رابده.
وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمیکند،فرصت بده و عصبانی نشو
ووقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند،دستانت را به من بده...همانگونه که تو
اولین قدمهایت را کنار من برمیداشتی....
زمانی که میگویم دیگر نمیخواهم زنده بمانم و میخواهم بمیرم،عصبانی نشو..روزی
خود میفهمی!
از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم،خسته و عصبانی نباش
یاریم کن همانگونه که من یاریت کردم
کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو این راه را به پایان برسانم

فرزند دلبندم،دوستت دارم...
=====================================================
 

نوشته شده در سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:,ساعت 18:54 توسط کیانا | |

نام:انریکو ایگلسیاس.Enrique Iglesias

قد : 190 سانتی متر
رنگ مو : قهوه ای تیره

تاریخ تولد:8 می سال 1975

محل تولد: مادرید-اسپانیا

نام پدر:Julio Igesias

نام مادر:Isabel Preysler Arrastria

انریکو کوچکترین پسر خولیو ایگلسیاس ، معروف ترین خواننده ی اسپانیایی است که البته پدرش اذعان داشته که دوست داشته پسرش هر کار دیگری  را پیش می گرفته تا خوانندگی اگر چه انریکو پسر خولیوی معروف بود اما از همان آغاز رابطه چندان صمیمانه ای با پدرش نداشته زیرا او بیشتر وقتش را در خارج از منزل بوده و همچنین انریکو از اینکه مادرش تنها زن زندگی پدرش نیست  ناراحت بود و این شیوه را نمی پسندیده .     

 

 

 

 انریکو در 8 می سال 1975 در مادرید اسپانیا به دنیا آمد مادرش که روزنامه نگاری  به نام "Isabel Preysler Arstria" بوده که 8 سال پس از تولد انریکو از پدرش جدا شده انریکو در یکی از مصاحبه هایش گفت: وقتی بچه بودم کار را برای مدتی کنار گذاشتم کاری که پدرم هرگز انجام نداد این بود که از من حمایت نکرد.او همچنین یک خواهر و یک برادر به نام های ""Julia Jose  و" "Chabeli دارد به اضافه دو برادر ناتنی دوقلو و دو خواهر ناتنی دوقلو.        

           انریکوبه 4 زبان انگلیسی و اسپانیایی و ایتالیایی و پرتغالی تا حالا خوانده است که ترانه های اسپانیایی و انگلیسی او بیشتر مورد استقبال بوده، آلبوم "coasas del amor" را در 3 سال به تنهایی ضبط کرده و بدون اینکه خانواده اش بفهمند به بازار داده انریکو می گوید من هیچ وقت نمی خواستم اینو به خانواده ام بگم چون مورد تمسخر واقع می شد من برای اون خیلی احترام می گذاشتم و واقعا خواستارش بودم مثل زمانی که مثلا شما دارید شام می خورید و به پدرتان می گویید من می خواهم خلبان شوم و او هم در جواب می گوید حرف اضافی نزن و شامتو بخور من هیچ وقت نمی خواستم اینو بشنوم.

عکس انریکو و همسرش

 

             


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:,ساعت 20:3 توسط کیانا | |

 

 

گیتار کلاسیک:


 اصولا باید گفت گیتار کلاسیک نوعی گیتار آکوستیک است. چون صدای آن بدون واسطه شنیده می‌شود. اما این نوع گیتارکمی با گیتارهایی که با عنوان گیتار آکوستیک شناخته می‌شوند تفاوت دارد.

 بدنه آن کمی کوچکتر بوده و در آن به جای سیمهای فلزی از سه سیم نایلونی و سه سیم فلز تنیده شده به دور ابریشم استفاده می‌شود، که به آن صدای نرم و آرامی می‌دهد.

این ساز نسبت به سازهای دیگر ارکستر و نیز گیتار آکوستیک صدای کمتری دارد.

 

گیتار کلاسیک خود از گیتار فلامنکو که اسپانیایی ها آن را به کار می‌برده اند مشتق گشته است . بین گیتار کلاسیک وگیتار فلامنکو تفاوت نا چیزی وجود دارد ,  معمولا گیتار کلاسیک از چوبهایی که رنگ قهوه‌ای تیره دارند ساخته می‌شودو گیتارهای با چوبهای زرد و روشن تر از آن گیتار های

 فلامنکو هستند . اسپانیایی ها از ساز گیتار برای نواختن موسیقی خودشان یعنی فلامنکو استفاده می‌کرده اند که بعدها با شروع دوران کلاسیک در موسیقی اروپا عده‌ای از این ساز برای

نواختن قطعات موسیقی کلاسیک استفاده کردند.

نوشته شده در سه شنبه 15 فروردين 1391برچسب:,ساعت 20:37 توسط کیانا | |

 

از غضنفر میپرسن: صورتی چه رنگیه؟ می‌گه: قرمز یواش.

 

زن خوب تو دنیا مثلا دایناسوره که نسلش منقرض شده ، ولی مرد خوب مثل سیمرغ ، که از اول هم افسانه بوده


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب:,ساعت 20:1 توسط کیانا | |


ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:,ساعت 19:24 توسط کیانا | |

خداوند همه چيز را در يك روز نيافريده است ، پس چه چيز باعث شده كه من بينديشم كه مي توانم همه چيز را در يك روز بدست بياورم ؟

 

بهترين مترجم کسي است که سکوت ديگران را ترجمه کند

 

هرگز در پاسخ عاجزانه ای در نمانده ام مگر در برابر کسی که از من پرسید : تو کیستی ؟ (جبران خليل جبران)

 

کسی که مرتکب هیچ اشتباهی نشده است مطمئنا هیچ چیزی را امتحان نکرده است (انیشتین)

 

بدبخت ترين و مفلوكترين انسان كسيست كه به عدم تصميم گيري عادت كرده است )ويليام جيمز(

 

هر اندیشه شایسته ای به چهره انسان زیبایی می بخشد .

 

نوشته شده در 13 فروردين 1391برچسب:سخنی از بزرگان,ساعت 1:56 توسط | |

لیلی افشار

لیلی افشار

بتهوون

 

 


ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 6 فروردين 1391برچسب:,ساعت 13:31 توسط کیانا | |

از چارلی چاپلین می پرسند :

خوشبختی چیست ؟

میگه خوشبختی فاصله این بدبختی است تا بدبختی بدی

 

نامه چارلی چاپلین به دخترش جرالدین

دخترم جرالدین، از تو دورم ولی یک لحظه تصویر تو از دیدگانم دور نمی شود. تو کجایی؟ در پاریس روی صحنه تاتر با شکوه (شانزلیزه). این را میدانم چنان است که گویی در این سکوت شبانگاهی آهنگ قدمهایت را می شنوم. شنیده ام نقش تو در این نمایش پر شکوه نقش آن دختر زیبای حاکمی است که اسیرخان تاتار شده است.
دخترم جرالدین، در نقش ستاره باش و بدرخش اما اگر فریاد تحسین آمیز تماشاگران و عطر مستی آور گلهایی که برایت فرستاده اند به تو فرصت هوشیاری داد بنشین و نامه ام را بخوان. من پدر تو هستم و امروز نوبت توست که صدای کف زدنهای تماشاگران گاهی تو را به آسمانها ببرد. به آسمان ها برو ولی گاهی هم به زمین بیا و زندگی مردم عادی را تماشا کن. زندگی آنان که پاهایشان از بینوایی میلرزد و هنرنمایی میکنند.
من خود یکی از ایشان بوده ام. دخترم تو درست مرا نمی شناسی! در آن شبهای بس دور با تو قصه های بسیار گفتم اما غصه های خود نگفتم که آن هم داستانی بس شنیدنی دارد. داستان آن دلقک گرسنه که در پست ترین صحنه های لندن آواز می خواند و صدقه می گیرد داستان من است. من طعم گرسنگی را چشیده ام من درد نابسامانی را کشیده ام و از اینها بدتر رنج حقارت آن دلقک دوره گرد را که اقیانوسی از غرور در دلش موج میزند و سکه آن رهگذر غرورش را خرد میکند. با این همه من زنده ام و از زندگان پیش از آنی که بمیرند حرفی نباید زد.دخترم دنیایی که تو در آن زندگی می کنی دنیای هنرپیشگی و موسیقی است. نیمه شب آن هنگام که از سالن پرشکوه تاتر بیرون می آیی آن ستایشگران ثروتمند را فراموش کن. حال آن راننده تاکسی که تو را به منزل می رساند بپرس. حال زنش را جویا شو و اگر باردار بود و پولی برای خرید لباس بچه نداشت مبلغی پنهانی در جیبش بگذار. به نماینده خود در پاریس گفته ام فقط وجه این نوع خرجهای تو را بی چون و چرا بپردازد ولی برای خرجهای دیگرت باید صورتحساب آن رابفرستی. دخترم گاه و بیگاه با مترو و اتوبوس شهر را بگرد و مردم را نگاه کن، زنان بیوه و کودکان یتیم را بشناس و دست کم روزی یکبار بگو : من هم یکی از آن ها هستم.تو واقعا یکی از آنان هستی نه بیشتر. هنر قبل از آنکه دو بال به انسان بدهد اغلب دو پای او را می شکند. وقتی به مرحله ای رسیدی که خود را برتر از تماشاگران خویش بدانی همان لحظه تاتر را ترک کن و با تاکسی خود را به حومه پاریس برسان من آن جا را خوب می شناسم. آن جا بازیگران همانند خویش را خواهی یافت که از قرنها پیش زیباتر از تو چالاکتر از تو و مغرور تر از تو هنر نمایی می کنند اما در آن جا از نور خیره کننده تاتر(شانزه لیزه)خبری نیست. دخترم جرالدین، چکی سفید امضا برایت فرستاده ام که هر چه دلت می خواهد بگیری و خرج کنی ولی هر وقت خواستی دو فرانک خرج کنی با خود بگو سومین فرانک از آن من نیست. این برای یک مرد فقیر و گمنام است که امشب به یک فرانک احتیاج دارد. جستجو لازم نیست این نیازمند گمنام را اگر بخواهی در همه جا خواهی یافت. اگر از پول و سکه برایت حرف می زنم برای آن است که از نیروی فریب و افسون پول این فرزند بیجان شیطان خوب آگاهم. من زمانی دراز در سیرک زیسته و همیشه و هر لحظه برای بندبازان روی ریسمانی بس نازک و لرزنده نگران بوده اماما دخترم این حقیقت را بگویم که مردم برروی زمین استوار و گسترده بیشتر از بندبازان بر روی زمین استوار سقوط می کنند. شاید شبی درخشش گرانبها ترین الماس دنیا تو را فریب دهد و آن شب است که این الماس آن ریسمان نا استوار زیر پای تو خواهد بود و سقوط تو حتمی است. روزی که چهره زیبای یک اشراف زاده بی بند و بار تو را بفریبد و آن روزی است که بند بازی ناشی خواهی بود و همیشه بندبازان ناشی سقوط می کنند.
از این رو دل به زر و زیور مبند که بزرگترین الماس این جهان آفتاب است که خوشبختانه بر گردن همه می درخشد. اگر روزی دل به مردی آفتاب گونه بستی با او یکدل باش و براستی او را دوست بدار. به مادرت گفته ام که در این خصوص برای تو نامه ای بنویسد او بهتر از من معنی عشق را می داند. او برای تعریف عشق که معنی آن یکدلی است شایسته تر از من است.دخترم برهنگی بیماری عصر ماست. به گمان من تن تو باید مال کسی باشد که روحش را برای تو عریان کرده است. حرف بسیار برای تو دارم ولی به وقت دیگر می گذارم و با این آخرین پیام نامه را پایان می بخشم :
"انسان باش. پاکدل و یکدل زیرا گرسنه بودن صدقه گرفتن و در فقر مردن بارها قابل تحمل تر از پست و بی عاطفه بودن است""پدرت، چارلی چاپلین" 

نوشته شده در جمعه 26 اسفند 1390برچسب:,ساعت 20:42 توسط کیانا | |

فرانسیسکو تارگا در ۲7 نوامبر ۱۸۵۲ در شهر Vila-real در استان کاستلون اسپانیا به دنیا آمد. او را از بزرگترین استاد در تاریخ موسیقی گیتار به حساب می آورند . در 8 سالگی پس دیدن کنسرت گیتار مانوئل گونزالس شیفته این ساز شد و فراگیری آن را آغاز نمود . هنگامی که فقط 11 سال داشت به همراه گیتار نواز بزرگ جولیان آرکاس روی صحنه رفت . سپس تارگا در کنسرواتوار مادرید و بارسلونا به تدریس گیتار مشغول شد .

تارگار از آثار آهنگسازان بزرگی چون باخ ، بتهوون ، هندل تنظیمات بیشماری برای گیتار از خود بجای گذاشت و خود نیز آثاری در فرمهای پرلود ، رقص و اتود نوشت که از این میان برای مثال lagrima (قطره اشک ) یا recuerdos de alhambra ( خاطرات الحمرا ) امروزه از رپرتوار استاندارد کنسرتهای گیتار به شمار می آیند .

نوشته شده در پنج شنبه 25 اسفند 1390برچسب:,ساعت 15:32 توسط کیانا | |

زندگی یوهان سباستیان باخ برخلاف موسیقی باشکوه و استادانه‌اش، زندگی یکنواخت و بی‌حادثه‌ای بود. او در سال ۱۶۸۵، در شهر آیزنباخ آلمان به دنیا آمد و برخلاف آهنگساز معاصرش، هندل، کمتر به سفر می‌رفت و در طول زندگی، بیش از آنچه که به عنوان یک آهنگساز شناخته شده باشد، به عنوان نوازنده ارگ معروف بود. او که در یک خانواده بزرگ موسیقیدان به دنیا آمده بود، در شغلهای مختلف درباری و کلیسایی، خدمت و در زمینه‌های گوناگون موسیقی از قبیل آهنگسازی، تنظیم، رهبری، آموزش، نواختن ارگ، هارپ سی‌کورد و ویولن فعالیت کرد. او استاد مدرسه سنت توماس و مد‌ّت ۲۶ سال مدیر موسیقی عمده‌ترین کلیساهای شهر لایپزیگ بود.


زندگي خصوصي : 

درباره زندگی خصوصی و شخصیت باخ، مطالب زیادی باقی نمانده است. او دو ازدواج سعادتمندانه داشت و صاحب ۲۰ فرزند شد. همسر اول او در سال ۱۷۲۰ درگذشت. اغلب فرزندان او کمی پس از تولد و یا در عرض دو سال، مردند و آنهایی که باقی ماندند، اغلب موسیقیدانهای بزرگی شدند. غیر از حوادث پیش‌ پا افتاده و جزئی، او ظاهراً دچار هیچ مشکلی نبوده و همیشه زندگی خانوادگی و شغلی آرام داشته است. او از نظر اقتصادی، جزء طبقات فرودست جامعه محسوب می‌شد و در صورت ضرورت برای به دست آوردن حق و حقوق و شرایط مناسب کاری، از مبارزه ابایی نداشت. شرایط برای او و موسیقیدانهای هم‌عصرش بسیار دشوار بود و بنابراین گاهی مجبور می‌شدند برای سه کارفرما، از جمله شورای شهر، دربار، کلیسا و حتی افراد و نهادهای دیگر، کار کنند.
 

نوشته شده در پنج شنبه 25 اسفند 1390برچسب:,ساعت 10:21 توسط کیانا | |

 

 

راستـش را بگو

نکند تو همان “این نیـز” هستی که همیشه می گذری . . . ؟

================

نمیدانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار خیس می شوند

 

می گویند حساسیت فصلی است

آری من به فصل فصل این دنیای بی تو حساسم . . .

 

 

 


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:,ساعت 13:48 توسط کیانا | |


Power By: LoxBlog.Com